عاشور

صفای آن حرمی که تو صاحبش باشی ... به جای جای بهشت نیز نتوان یافت

عاشور

صفای آن حرمی که تو صاحبش باشی ... به جای جای بهشت نیز نتوان یافت

کلمات را
می بافم به هم
کاش
ح س ی ن
با نگاه کریمانه اش
تحت عنوان شعر قبولشان کند
تا من افتخارم این باشد
شاعر کوی ح س ی ن م ...

::::

این بیت ها
بضاعت مزجات می شود
هدیه
حضور مادر سادات می شود ...

آخرین مطالب

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شعر جامانده از کربلا» ثبت شده است

هوالشهید


تو می روی سفر اما روایتش با ما

روایتِ پر ِ سوز ، پر ز غربتش با ما


پیاده رفتن ِ تا کربلا برای شما

و صورتی پر ِ اشک ، آه و حسرتش با ما


شلوغی ِ حرم ِ اربعین برای شما

دل و سه کنج اتاق ، اوج خلوتش با ما


ضریح در بغل و بوسه ها برای شما

زهی نبود ِسعادت ، ملامتش با ما


نماز ِعشق ، بالای سر ، برای شما

و سجده های ِ مکرر به تربتش با ما

...

خوش آن دمی که ببینم که گویدم ارباب:

دلی شکسته است اینجا ، حاجتش با ما


:: زهرا هدایتی ::


۱۶ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰۱ دی ۹۲ ، ۲۱:۲۵
زهرا هدایتی