عاشور

صفای آن حرمی که تو صاحبش باشی ... به جای جای بهشت نیز نتوان یافت

عاشور

صفای آن حرمی که تو صاحبش باشی ... به جای جای بهشت نیز نتوان یافت

کلمات را
می بافم به هم
کاش
ح س ی ن
با نگاه کریمانه اش
تحت عنوان شعر قبولشان کند
تا من افتخارم این باشد
شاعر کوی ح س ی ن م ...

::::

این بیت ها
بضاعت مزجات می شود
هدیه
حضور مادر سادات می شود ...

آخرین مطالب

۳۰ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «زهرا هدایتی» ثبت شده است

هوالشهید


قرعه به نام کیست در این ازدحام ها

کی می رسد جواب به "مِنّا سلام" ها

.

تا هر نگاه تان دری از رحمت خداست

چشم امید ماست به این ، بار عام ها

.

جاری شده ست رود خجالت به سمت تان

گم می شویم باز در این ازدحام ها

.

فرصت برای عرض ارادت به پا رسید

صد بوسه تاول است گلوگیر گام ها


"هل من معین" تان برسد باز هم به گوش 

این لشکر شماست ، پیاده نظام ها

.

موکب به موکبت همه عشق است و مهر و شور

آقا ! به نام توست همه احترام ها

.

از دور قد کشیده طلایی گنبدت

این کربلاست ... افضل حسن ختام ها

.

حالا درون صحن شما ایستاده ام

اشک است پاسخ همه ی السلام ها


:: زهرا هدایتی ::

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ مهر ۹۵ ، ۰۸:۱۲
زهرا هدایتی

هوالشهید


نامه نوشتن کوفیا با واژه های دلفریب

یه مرد تنها اومده میون مشتی نانجیب


سفیر عشق اومده و اسیر کوچه ها شده

چشاش پر از بغض و دلش تو بحر غم رها شده


روی لبش زمزمه هست و ناله ی امن یجیب

پشت سرش یک نفرم نمونده آقای غریب


می گه که : رسمه این دیار مهمون و شب راهی کنن

از روی بوم بخندن و با سنگ پذیرایی کنن


در این دیار بی کسی یه مرد پیدا نمی شه

هر چی که من در می زنم دری به روم وا نمی شه


 اینجا پر از دو روئیه کسی گرفتار تو نیست

حسین من کوفه میا ، اینجا کسی یار تو نیست ...


:: زهرا هدایتی ::


۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۶ مهر ۹۴ ، ۲۳:۲۳
زهرا هدایتی

هوالشهید


رها ز بند غم است آن که شد اسیر حسین

رسد به داد دلش دست دستگیر حسین


خوشا به حال دل آنگه که بخت یارش شد

به جای راه کج افتاده در مسیر حسین


گدایی در این خانه هم سلیمانی ست

که پادشه نشد آنکس نشد فقیر حسین


سری به نی شده بالا به جای دست ِولی

روایتی ست که شد کربلا غدیر حسین


به جای آیه ی "اکملت" کهف می خواند

چه محشری شده با صوت بی نظیر حسین


تمام آل حسین اهل بخششند اما

گدا شو در حرم دختر صغیر حسین


شود به صبح قیامت مرا نگاه کند؟

همان دمی که به حشر عالمی ست گیر حسین 


:: زهرا هدایتى ::

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۵ دی ۹۳ ، ۱۴:۰۰
زهرا هدایتی

هوالشهید


تو می روی سفر اما روایتش با ما

روایتِ پر ِ سوز ، پر ز غربتش با ما


پیاده رفتن ِ تا کربلا برای شما

و صورتی پر ِ اشک ، آه و حسرتش با ما


شلوغی ِ حرم ِ اربعین برای شما

دل و سه کنج اتاق ، اوج خلوتش با ما


ضریح در بغل و بوسه ها برای شما

زهی نبود ِسعادت ، ملامتش با ما


نماز ِعشق ، بالای سر ، برای شما

و سجده های ِ مکرر به تربتش با ما

...

خوش آن دمی که ببینم که گویدم ارباب:

دلی شکسته است اینجا ، حاجتش با ما


:: زهرا هدایتی ::


۱۶ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰۱ دی ۹۲ ، ۲۱:۲۵
زهرا هدایتی

هوالشهید


پایان بده این شبان یلدایی را

بر من بدم آن هرم مسیحایی را

برخیز برادر! که روایت بکنم

دلتنگی اربعین تنهایی را


:: زهرا هدایتی ::


۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ دی ۹۲ ، ۱۶:۴۸
زهرا هدایتی

هوالشهید


با سوز و فغان سلام ما را برسان

از صمیم جان سلام ما را برسان

امشب که به کربلا می آید مادر

بر مادرتان سلام ما را برسان ...


:: زهرا هدایتی ::



۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۸ آذر ۹۲ ، ۲۰:۳۲
زهرا هدایتی

هوالشهید


راهی شو و دل ز غصه آزاد بکن

این عشق حسین را تو فریاد بکن

با پای پیاده می روی سوی حرم

ای زائر اربعین ! مرا یاد بکن ...


:: زهرا هدایتی ::


۳ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۱ آذر ۹۲ ، ۱۹:۱۴
زهرا هدایتی

هوالشهید


به روی معجرش خون ، لاله لاله

و اشکش می چکد مانند ژاله

درخت قامت دختر خمیده

ببین! ویران شده باغ سه ساله


:: زهرا هدایتی ::


۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ آذر ۹۲ ، ۱۹:۰۰
زهرا هدایتی

هوالشهید


شد اول محو نور دست هایت

که خورد تیرش به تور دست هایت

گمانم تیر با نام تو انداخت

که شد رمز عبور دست هایت


:: زهرا هدایتی ::


۴ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۶ آذر ۹۲ ، ۲۲:۴۷
زهرا هدایتی

هو الشهید


دیروز درون مهد خوابش می کرد

امروز خدا به خون خضابش می کرد

بر دست رباب جای او خالی بود

این غصه بی حساب آبش می کرد


:: زهرا هدایتی ::


۶ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۹ آبان ۹۲ ، ۱۵:۰۴
زهرا هدایتی