عاشور

صفای آن حرمی که تو صاحبش باشی ... به جای جای بهشت نیز نتوان یافت

عاشور

صفای آن حرمی که تو صاحبش باشی ... به جای جای بهشت نیز نتوان یافت

کلمات را
می بافم به هم
کاش
ح س ی ن
با نگاه کریمانه اش
تحت عنوان شعر قبولشان کند
تا من افتخارم این باشد
شاعر کوی ح س ی ن م ...

::::

این بیت ها
بضاعت مزجات می شود
هدیه
حضور مادر سادات می شود ...

آخرین مطالب

041...غدیر حسین

پنجشنبه, ۲۵ دی ۱۳۹۳، ۰۲:۰۰ ب.ظ

هوالشهید


رها ز بند غم است آن که شد اسیر حسین

رسد به داد دلش دست دستگیر حسین


خوشا به حال دل آنگه که بخت یارش شد

به جای راه کج افتاده در مسیر حسین


گدایی در این خانه هم سلیمانی ست

که پادشه نشد آنکس نشد فقیر حسین


سری به نی شده بالا به جای دست ِولی

روایتی ست که شد کربلا غدیر حسین


به جای آیه ی "اکملت" کهف می خواند

چه محشری شده با صوت بی نظیر حسین


تمام آل حسین اهل بخششند اما

گدا شو در حرم دختر صغیر حسین


شود به صبح قیامت مرا نگاه کند؟

همان دمی که به حشر عالمی ست گیر حسین 


:: زهرا هدایتى ::

نظرات  (۱)

۲۷ بهمن ۹۳ ، ۰۴:۵۳ تـُــرکــِــ گــَــنـدابـی
سلام
بسیار زیباست اشعارتون.
به ماهم سر بزنید با پای دل...

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی