013 ... بی دست دست گیر

هوالشهید

جمعی به حضور او چو سرمست شده

تیری به کمان حرمله ، پست شده

انداخت کمان و نگهش می خندید

عباس ببین چگونه بی دست شده

:: زهرا هدایتی ::

012 ... ولدی علی

هوالشهید

پرپر شده گلشنی ز باغ لیلا

بعد ازو دگر صفا ندارد دنیا

بالای سر پسر نشسته ز غم و

ذکر "ولدی علی" گرفته بابا

:: زهرا هدایتی ::

011 ... گل پرپر

هوالشهید

خورشید جهان ببین چه بی رنگ شده

هنگامه ی ظهر و موقع جنگ شده

پر می زند اصغر روی دست بابا

گویی که زمین برای او تنگ شده

:: زهرا هدایتی ::

010 ... شهد شیرین

هوالشهید

با سنّ کمت برای دنیا خواندی

در کرببلا بدون بابا خواندی

گل بوته عشق بر لبانت بشکفت

"احلی من عسل" را تو چه زیبا خواندی

:: زهرا هدایتی ::

009 ... بی بی رقیه

هوالشهید

احسنت چه دختر نجیبی شده ای

بهر پدر خود چه حبیبی شده ای

نفرین به زمانه که به تو رحم نکرد

در اوج سه سالگی تو بی بی شده ای

:: زهرا هدایتی ::

008 ... امام قافیه ها

هوالشهید

دوباره بوی محرم ، سلام قافیه ها

دوباره نام حسین ست ، امام قافیه ها

دوباره اذن دخول و از عاشقی گفتن

دوباره سنگ تمام مرام قافیه ها

دوباره رعشه شمشیر و کودکی از ترس

پناه برده به زیر خیام قافیه ها

دوباره تیر سه شعبه ،گلوی او ، ای وای

به لب رسیده سکوت تمام قافیه ها

دوباره ذکر فرات لبان تشنه ی عشق

و موج العطشی در کلام قافیه ها

برادری که علم دار بود و نام آور

به چشم می خورد اسمش به بام قافیه ها

به گوش می رسدم پاسخ سلام از دور

خوش آمدید ، علیک السلام قافیه ها!

:: زهرا هدایتی ::

007 ... حی علی العزاء

هوالشهید

گویا غمی تمام دلم را خریده است

قلبم ز عشق بیرق ماتم کشیده است

دیشب صدای خسته ای از روی بام گفت :

قد قامت العزا که محرم رسیده است

پیراهن سیاه حسین را به تن کنید

محبوب ما به ورطه ی خون آرمیده است

آن پرچم عزای علمدار علم کنید

کز جای نقطه ، قطره ی خونی چکیده است

هفتاد و دو پرنده که رستند از قفس

عمریست دل روایت این غم شنیده است

از آن زمان که وارد کرببلا شدند

لحظه به لحظه قامت زینب خمیده است

راسی به روی نی شد و ارباب بی کفن

اینجا ببین که رنگ رقیه پریده است

کوتاه می کنم سخن که خدایم حسین را

از ابتدا برای خودش برگزیده است

:: زهرا هدایتی ::

006 ... ماه خون

هوالشهید

آن سوی عَلَم ، ببین چه راهی زده اند

پوشیده به پرچم ، سرپناهی زده اند

شد فصل غم و روضه ارباب حسین

سر تا سر کوچه را سیاهی زده اند

:: زهرا هدایتی ::

005 ... باب الحوائج

هوالشهید

من عاشق رو سیاهت هستم عباس

زنجیر هوس ز خود گسستم عباس

هر چند که مقطوعة الایدی شده ای

با دست دلت بگیر دستم عباس

:: زهرا هدایتی ::

*حضرت عباس علیهـ السلامـ

004 ... من الغریب الی الحبیب

هو الشهید

گویند که بوی سیب دارد حرمت

یک حس خوش و عجیب دارد حرمت

دیروز من الغریب را می خواندی

اینک چقدر حبیب دارد حرمت

:: زهرا هدایتی ::